سانایسانای، تا این لحظه: 13 سال و 11 ماه و 13 روز سن داره

سانای نازیم

عکسای امروز سانایم

میگن یه چشم به هم زدنی بچه ها بزرگ میشن دروغ نیست انگار که همین دیروز بود دنیا اومدی ولی حالا سه سال و نه ماه از عمر نازنینت میگذره و انگار منم سنم گذشته دیگه اون دختر بیست و دو سه ساله نیستم ... نازنینم فدای چشمای نازت بشه مامان لازمه بازم بگم که چقدر دوستت دارم؟ عکسای امروز صبحه         ...
6 بهمن 1392

سانای نازم و الینای شیطون بلا

دختر ناز نازی و همیشه گریون و نق نقو و البته و صد البته با همه ی اینا عزیز دل مامان  میدونی که دوستت دارم و عشق من به تو تو کلمه ها نمیگنجه هرچقدر هم که اذیتم بکنی از عشق من به تو کم نمیشه اصلا همه مامانا این جورین ...   کاشکی روزی که بزرگتر شدی و خانم شدی و درک کردی حقیقت زندگی رو و خوندی اینجا رو مهر منم باور کنی و دوستم داشته باشی نه اینکه الان نداری ولی خب چه کنم با گفتنش دلم آروم میگیره همیشه همه ی تلاشم رو میکنم تا بتونم مادری باشم لایق کلمه مادر! خدا جونم کمکم کن بتونم با همه ی توانم از پس رسالتم بر بیام  اون جوری که شایسته است تربیتت کنم   اینم عکس تو و الینا خانم شیطون بلا   ...
5 بهمن 1392

سانای نازنازی من

این پست تقدیم به سمیرای عزیزم دختر ناز نازی من سانای خانم گل گلاب ماشالله آرومه زیاد اذیت نمیکنه اما تا دلتون بخواد نق میزنه و بهونه میگیره فدات بشه مامانت برا این نق زدنت یه ذره که صدام میره بالا میگه مامان جان دعوام نکن ! اگه بدونین همه ی ناراحتیم با زدن این حرفش پر میزنه و میره خدا بهم صبر و حوصله بیشتری عنایت کنه تا بتونم مواظب فرشته آسمونیم باشم.         گل من دوماه گذاشتمش مهد اما این دو ماه مساوی شد با چهار بار سرما خوردگی شدید که هر کدوم یه هفته طول میکشید و فقط بین هر سرما خوردگی چند روز حالش خوب میشد و دوباره روز از نو و روزی از نو ...     باهاش فارسی حرف میزنم شاید یکم تق...
5 بهمن 1392
1